فاطمه بهشت کوچک من

اینم هدیه وبلاگی مامان به مناسبت تولد دختر گلم.مبارکت باشه عزیزم                                                                                         ...

سلام سلام صد تا سلام من اومدم با دندونام ميخوام نشونتون بدم صاحب مرواريد منم يواش يواشو بي صدا شدم جز كباب خوراااااااا   وای عزیزم بازم دندون چند روزه خیلی بی تابی می کنی نگرانتم مامانی خیلی بهونه گیر شدی و هر چیزی رو که گیر می یاری با حرص و ولع به لثه هات می کشی و دوندون قروچه می مکنی و اوضاع پاهات هم موقع در آوردن دندون خیلی ناجور می شه همه اش پاهات می سوزه البته تقصیری نداری اکثر بچه ها موقع در آوردن دندون دچار این مشکلات می شند بمیرم برات مامان جون مثل قدیمها جون وحال بازی کردن رانداری عزیزم ولی انشاله این دندون رادربیاری بقیه اش بهتر خواهد بود چون همه میگن دندون راسته چشم خیلی در...

تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک          تولدت مبارک   دخترکم دیروز مورخ ١٣/٥/٩٢ تولد خاله مرجان بود تولدش مبارک از طرف فاطمه: خاله جون تولدت مبارک     کیک تولد خاله مرجان و اون یکی هم برای مبینا کیک قبولی روزه های مبینا که دایی عباس گرفته دستش درد نکنه                اینم هدیه فاطمه  برای خاله مرجان  خاله جون تولدت مبارک ...

سلام عشق مامانی. فدات بشم شرمندت شدم آخه قول داده بودم که ٢ هفته پیشت بمونم ولی به خاطر اینکه مسافرتمون کمی عقب افتاد مجبور شدن دوباره بیام سرکار فدات امیدوارم منو ببخشی

...

فدات بشم روز عید فطر شما برای اولین بار رفتی عروسی که خیلی هم خانم بودی به محض اینکه دیر ازت پذیرایی می کردم خودت دست به کار می شدی بعد از عروسی همو رفتیم خونه خاله اکرم که اونجا رو هم به هم ریختی و خیلی شلوغ کاری کردی ...

سلام گل دخترم فدات بشم از امروز تا ٢ هفته پیشت هستم نمی دونی چقدر خوشحالم آخه بیشتر می تونیم پیش هم باشیم از امروز مامانی پیش گل دخترش می مونه فدات تا مامان جون مسافرت بره و خستگی در کنه من در خدمت جنابعالی هستم امیدوارم روزهای خوبی رو با هم سپری کنیم انشالله می خواهیم مسافرت هم بریم امیدوارم دختر خانمی باشی و منو اذیت نکنی تا بهمون خوش بگذره 

از جنس کدام نور بودی ستاره من؟ که جسارت با تو بودن در من جنبید   و من چه عاشقانه به رویت لبخند زدم   و تو چه مهربانانه لبخندم را پاسخ گفتی   و این شد ...     عاشقانه ی آرام من و تو   ...

سلام گل دخترم باهوشم عزیزم بازم نوبت واکسن شد ولی اینبار متفاوت تر از وقتای دیگه بود آخه دخمل گلم دیگه خانم شده و واکسن یک سالگیش رو به بازوی دست چپش زدند فدات بشم روز 5 شنبه مورخ 10/5/92 ساعت 9 صبح به اتفاق هم رفتیم مرکز بهداشت برای زدن واکسن یکسالگی که فدای گل دخترم بشم کمی گریه کرد و مامانی طبق معمول همه واکسن ها استرس خاصی داشتم که مبادا اذیت بشی تا حالا که خدا رو شکر نه تب کردی و نه اذیت شدی انشا الله همیشه سالم و سلامت باشی وزنت: 9100     قدت: 75         دور سرت: 45             خدا رو شکر همه چیز روی نمودار...

فدای گل دخترم بشم بجای اینکه با عروسکش بازی کنه به اسباب بازیهای پسرونه علاقه داره البته این بردیزل رو مامان جون برای تولد محمد امین خریده بود که جنابعالی افتتاحش کردین ...